استارتاپ چیست؟ تعریف بومی استارتاپ
استارتاپ چیست؟ حدود دو هفتهای بود که قصد داشتم مطلبی را به عنوان پیشگفتار برای کتاب جدیدم بنویسم، اما به دلایل مختلف که مهمترین آن، پیدا نکردن تعریفی بومی شده و مناسب استارتاپ در اکوسیستم کارآفرینی ایران بود به عقب میافتاد.
تعاریف مختلفی از استارتاپ توسط متخصصان این عرصه بیان شده است. مانند:
- استیو بلنک (Steve Blank)، کارآفرین سریالی در سیلیکون ولی و مدرس دانشگاه، استارتاپ را سازمانی در جستجوی یک مدل کسبوکار با قابلیت تکرار و مقیاسپذیری تعریف میکند.
- اریک ریس (Eric Ries)، کارآفرین و بنیانگذار IMVU، یک نظریهپرداز در حوزه کارآفرینی و بهطور خاص استارتاپها، به وجود آمدن استارتاپ را که یک نهاد انسانی برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید است در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد، ضروری دانسته است.
- استارتاپ از دیدگاه دیو مک کلور (Dave McClure)، یکی از مشهورترین سرمایهگذاران استارتاپها در سیلیکون ولی و یکی از بنیانگذاران شتابدهنده 500startups ، شرکت موقتی است که در 3 مورد سردرگم باشد:
- محصولش
- مشتریانش
- و اینکه چطور پول در بیاورد
اگر به این سه مورد پی ببرد، از نوپا بودن خارج شده و میتواند رشد کند و مقیاسپذیر باشد.
داستان من و پاسخ به سؤال “استارتاپ چیست؟”
داستان پاسخ من به استارتاپ از زمانی شروع میشود که مدتی قبل، هنگامیکه سر ضبط برنامه گفتگو محور و چالشی “اَپ و گَپ” که از شبکه رادیویی جوان پخش میشود حضور داشتم (گفتگوی من با برنامه اپ و گپ را اینجا گوش کنید)، مجری برنامه از من خواست که تعریفی از استارتاپ بیان کنم.
آن لحظه تمام تعریفهایی که از افراد برجستهای مانند اریک ریس، استیو بلنک و دیو مک کلور که در بالا بیان کردم جلوی ذهنم مرور شد. اما من تنها یک جمله را توانستم بیان کنم، استارتاپ یعنی تفکر، یعنی عشق!
در آن لحظه با عکسالعمل تعجب گونه مجری مواجه شدم که همه کسبوکارها با تفکر و عشق ایجاد میشود، چگونه میتوان گفت که استارتاپ فقط این دو مورد است!
به خاطر زمان بسیار کوتاهی که برای جواب دادن به هر پرسش در اختیارم بود، نتوانستم به خوبی منظور خودم را برسانم و به همین دلیل تصمیم گرفتم وقتی به خانه برگشتم در قالب یک مقاله (پیشگفتار کتاب جدیدم) تعریفی بومی شده از استارتاپ را از دیدگاه خودم بیان کنم.
پاسخ من به سؤال “استارتاپ چیست؟”
استارتاپ از منظر من در واقع یک سبک نوآورانه و فناورانه از کارآفرینی است. استارتاپ یعنی راهاندازی کسبوکار به سبک تفکر جهادی که با حداقل منابع و با یک مدل کسبوکار مبتکرانه و پایدار، با عشق به ارزشآفرینی بپردازد و به موقع رشد کند!
توضیحی کامل برای پاسخ من به سؤال ”استارتاپ چیست؟”
فکر میکنم این ضرورت وجود دارد که کمی بیشتر در مورد این تعریف بومی شده توضیح دهم.
احتمالاً تعریف من از کارآفرینی را در مقاله “کارآفرینی چیست؟” مطالعه کردهاید. در آن تعریف بیان کردهام که کارآفرینی در واقع انتخاب یک سبک زندگی است که با توانمندسازی فردی میتوان به آن دست یافت و بعد با تفکر و عملگرایی نوآورانه و خلاقانه و با خلق یک ایده و با پذیرش ریسک به ارزشآفرینی پرداخت.
در تعریف استارتاپ هم بدین گونه است، اما نکته حائز اهمیت این تعریف در فناورانه بودن آن است. یعنی بتوان کارآفرینی را با تکنولوژیهای نوین درآمیخت و به سبکی نوین محصولات و خدمات را ارائه کرد.
احتمالاً واژه تفکر جهادی یا مدیریت جهادی را زیاد شنیدهاید. اگر کمی به تعریف و ماهیت این واژه نگاه کنیم، میبینیم که تفکر جهادی بر روی سرعت عمل و چابکی (agile) تأکید بسیار زیادی دارد.
زیرا ما نمیتوانیم آهسته و با حرکت عادی به نتیجه مطلوب در راهاندازی کسبوکار دست یابیم. پس نیاز است که سرعتمان را بیشتر کنیم و این تنها با تفکر جهادی و مبارزهگرایانه امکانپذیر است.
تفکر جهادی میگوید که باید با جدیت و روحیه قوی، مستحکم و خستگیناپذیر از موانع کوچک و بزرگ، هوشمندانه عبور کنیم. موضوعی که بدون شک، شرط لاینفک راهاندازی هر کسبوکاری است.
با تفکر جهادی است که میتوانیم با حداقل منابع مادی و غیرمادی، با برنامهریزی علمی و مهارتی و با برداشتن گامهای بلند همراه با ریسکپذیری به نتایج بزرگی دست یابیم.
استارتاپها برای رشد نیاز به فروش دارند. در واقع فروش محصولات و خدمات مانند خونی است که باید در رگ و ریشه استارتاپها جریان داشته باشد.
برای همین نیاز است که به صورت کاملاً علمی مدل کسبوکاری مبتکرانه که بر پایه و اساس پایداری و تکرارپذیری میباشد را انتخاب نمایید یا خلق کنید. مدل کسبوکاری که بتواند ارزشآفرینی کند.
اما مهمترین بخش این تعریف، ارزشآفرینی همراه با عشق است. با تفکر جهادی واژه عشق را به خوبی میتوان معنا کرد.
زیرا مادامی که شما با عشق، ارزشی را برای رضایت مشتریان خلق نکنید و برای آنها به پیکار با حل مسائلشان نپردازید، نمیتوانید بگویید که در راه رضایت مشتری و در نهایت رضایت خداوند متعال کاری کردهاید.
چه زیبا گفت سعدی شیرین سخن:
عبادت بهجز خدمت خلق نيست / به تسبيح و سجّاده و دلق نيست
دقیقاً کاری که دوست خوبم، وحید رجبلو با استارتاپش با عنوان “توانیتو” قصد دارد به حل مسائل قشر خاصی از انسانها بپردازد و با عشق، ارزشآفرینی کند.
و در نهایت آخرین بخش این تعریف که به رشد استارتاپ میپردازد. استارتاپ مانند بذر گیاهان است و مانند آنها رشد میکند. رشد استارتاپ در گرو توجه و رسیدگی بنیانگذاران آن است. هرچقدر که بیشتر توجه و رسیدگی شود رشد آن میتواند سریعتر باشد.
اما نکته حائز اهمیت، توجه به این نکته است که استارتاپ هم مانند بذر گیاهان شامل قانون طبیعت میشود. قانونی که میگوید برای بزرگ شدن باید به زمان اعتماد کرد. رشد، زمان خود را میطلبد، به دنبال رشد پیش از موعد نباشید و ناامید نشوید!
هدیه من به آنهایی که دوست دارند بدانند “استارتاپ چیست؟”
امیدوارم این تعریف بتواند جای فضای خالی تعریف بومی “استارتاپ” در اکوسیستم کارآفرینی ایران را پر کند.
برای هدیه به دوستانی که تمایل دارند کتاب چاپی جدیدم با عنوان “استارتاپ در 30 دقیقه!” را تهیه و مطالعه کنند، در نظر دارم این کتاب را به صورت الکترونیکی بعد از مراسم رونمایی، رایگان در اختیار آنها قرار بدهم.
امیدوارم این کتاب که به ارائه 30 نکته کلیدی برای کارآفرینی به سبک استارتاپی میپردازد، بتواند راهنمای مسیری باشد که در آن میخواهید قدم بگذارید.
نتیجهگیری
دوستان عزیز مهم نیست که “استارتاپ” را اینگونه بنویسند یا “استارت آپ”! مهم این است که بتوانیم برای یک واژه انگلیسی، تعریفی ایرانی، بومی و مطابق با فرهنگمان خلق کنیم.
مهم این است که بتوانیم به ایدههایی که داریم جامع عمل بپوشانیم و با خلق این ایدهها ایران را جایی بهتر برای زندگی کنیم.
به خودتان ایمان داشته باشید که میتوانید، زیرا خداوند هم به توانمندیهای شما ایمان دارد.
احسنت به استاد همیشه کارآفرین و خوش ذوق .حرف هاتون بسیار روح افزا و زیبا بود …
سلام. سپاسگزارم از اظهار لطف شما دوست عزیز.
تو این چند وقت که با استارتاپ ها اشنا شدم و باهاشون همکاری کردم واقعا لذت بخش بود برام
بسیار عالی
بسیار عالی