سه عنصر مهم در اعتمادسازی بین اعضای تیم
در مقاله “سه عنصر مهم در اعتمادسازی بین اعضای تیم” قصد دارم به موضوع بسیار مهمی که میتواند باعث شود تا تیمی موفق داشته باشیم بپردازم.
داشتن تیمی منسجم و همراستا برای دستیابی به یک هدف، میتواند به ما کمک کند که در انجام کارها متحدتر و در برابر مشکلات مستحکمتر باشیم.
آسانترین راه برای داشتن تیمی متمرکز، ایجاد اعتماد بین اعضای تیم است. اعتمادسازی است که میتواند به ما کمک کند تا بتوانیم استحکام بیشتری بین اعضا ایجاد کنیم.
اجازه بدید ابتدا معنی اعتماد را تعریف کنیم. اعتماد یعنی اطمینان خاطر داشتن به فردی جهت داشتن رابطهای مستحکم، رابطهای که به شما لطمهای وارد نسازد.
ما برای داشتن هرگونه ارتباطی نیاز به داشتن اعتماد داریم. رابطه فقط در ارتباطات تیمی نیست، بلکه حتی میتواند در هنگام خرید مشتریان از ما هم صورت پذیرد.
پس باید این موضوع را هم مدنظر قرار دهیدم که مشتریان هم هنگامی که به ما اعتماد کنند، میتوانند از ما خرید کنند.
حال برای داشتن اعتماد نیاز به این داریم که این عامل را میان اعضای تیم گسترش دهیم. در ادامه مقاله به بررسی سه عنصر مهم برای ایجاد اعتمادسازی در تیم خواهیم پرداخت.
اما قبل از اینکه این سه عامل را توضیح دهم، میخواهم داستانی را برایتان تعریف کنم که نشاندهنده اهمیت اعتماد میان افراد است.
در این داستان فانتزی به یکی از مهمترین عاملهای از بین برنده اعتماد میان اعضای تیمهای استارتاپی اشاره خواهم کرد.
داستان شیطان استارتاپی
میگویند هنگامی که شیطان میخواست محصولات جدید خود را برای خرید به نمایش بگذارد تا تیمهای استارتاپی را جذب خود کند تصمیم گرفت که وسوسههای قدیمی را که در انبارش در حال خاک خوردن بود به حراج بگذارد.
در روزنامه و وب سایتهای نیازمندیهای رایگان آگهی داد و تیمهای استارتاپی زیادی در تمام روز برای خرید به دفتر کارش مراجعه میکردند.
در میان وسوسههای قدیمی سنگهایی برای لغزش در تصمیمگیریها، آینههایی برای مهم جلوه دادن توانمندیهای انسان و عینکهایی برای بیاهمیت نشان دادن توانمندیهای دیگران وجود داشت.
حتی خنجرهایی با تیغهای خمیده وجود داشت که آدم میتوانست آنها را در پشت دیگر افراد تیم فرو کند و به آنها خیانت کند.
شیطان غافل نبود و تمامی محصولات ارزشمند قدیمی خود را به فروش گذاشته بود. حتی ضبطصوت مخصوص غیبت و دروغ را هم برای فروش گذاشته بود.
شیطان رو به تمامی تیمهای استارتاپی کرد و گفت: نگران نباشید، برای همه به اندازه اجناسی وجود دارد که خریداری کنید. حتی میتوانید پولش را بعداً برای من بیاورید.
در میان صحبتهای شیطان یکی از اعضای تیمها، نظرش به یک شیء بسیار فرسوده که کمتر کسی حواسش به آن بود و قیمت بسیار گرانی هم داشت معطوف شد.
از شیطان دلیل فرسوده و گران بودن آن شیء را جویا شد تا بداند دلیلش چیست که کمتر کسی به سمت آنها میرود.
شیطان در پاسخ به او گفت: فرسودگی این شیء به خاطر آن است که بسیار زیاد از آنها استفاده کردهام و اگر زیاد جلب توجه کند مردم میفهمند که چطور مقابل آن از خود مراقبت کنند.
نام این شیء گرانبها و ارزشمند، شک است! تمام وسوسههایی که تا کنون دیدهای تنها حرف میزنند، ولی این شیء فقط عمل میکند.
در این داستان فانتزی قصد داشتم بگویم که چه عواملی میتواند در یک تیم استارتاپی شکاف ایجاد کند و آنها را به قهقرای شکست بکشاند.
لغزش در تصمیمگیری، خودبرتربینی، کوچک شمردن توانمندیهای اعضای تیم، خیانت، غیبت، دروغ و مهمترین آنها که با اعتماد در رابطه است یعنی شک عواملی هستند که میتواند یک استارتاپ را به شکست بکشاند.
اعتمادسازی با همسو شدن ارزشها
برای داشتن تیمی موفق و مؤثر، باید ارزشهای تمامی اعضا یکسان باشد. ارزش یعنی اولویتهایمان، یعنی چیزی که از همه چیز برای ما مهمتر است!
شناخت ارزشها موجب میگردد که از انجام برخی کارها ممانعت کنیم و انجام دادن برخی دیگر از کارها را در اولویت قرار دهیم.
ارزشها هستند که مسیر کلی تیم ما و کسبوکارمان را مشخص میکند. اینکه در چه زمینههایی وارد شویم و گام برداریم و چه چیزهایی را میخواهیم دنبال کنیم.
انتخابها، تصمیمات و اقدامات تیمی ما در راستای ارزشهایی هستند که برای کسبوکارمان در نظر گرفتهایم.
تیمهایی که میان اعضایشان همسویی ارزشها وجود داشته باشد در هر شرایطی آماده تصمیمگیریهای مهم هستند.
میدانند که چه کار باید انجام دهند و در هنگام قرار گرفتن در دوراهیهای انتخاب، بهترین تصمیم و انتخاب را خواهند داشت.
پس وظیفه رهبران تیم و تمامی اعضا این است که با احترام گذاشتن به یکدیگر و با همسو و همراستا شدن با یک ارزش واحد در کسبوکار اعتماد را در میان خود ترویج دهند.
اعتمادسازی با باورپذیر بودن اعضای تیم
باور یعنی اینکه به بودن، یا نبودن چیزی یا به انجام شدن یا نشدن کاری اعتقاد داشته باشیم. در مورد روابط بین انسانها هم میتوانیم اینگونه بگوییم، اعتقاد داشتن به فردی یا افرادی میتواند جزئی از باور محسوب شود.
یکی از عناصر مهم ایجاد اعتماد میان اعضای تیم، داشتن باور نسبت به یکدیگر است. یعنی به توانمندیها، نظرات، تفکرات و ارزشهای یکدیگر اعتقاد داشته باشیم.
اگر همیشه اعضای تیم به حرفی که میزنند و قولی که میدهند پایبند باشند، میتوانند باورپذیر بودنشان را به دیگران اثبات نمایند.
اما اگر نتوانید باورپذیر بودن را میان اعضای تیم گسترش دهید، عدم اعتماد میان اعضای تیم گسترش مییابد و به طبع تیم شما دچار مشکل خواهد شد.
یکی از راهکارهای ایجاد باورپذیری میان اعضای تیم، توسعه روحیه کمک کردن به یکدیگر است که میتواند بسیار مثمر ثمر باشد.
اعتمادسازی با ریسکپذیر بودن در ارتباطات
تمامی ما انسانها با عدم قطعیتهای فراوانی روبرو هستیم. یکی از این عدم قطعیتها در برقراری ارتباط با دیگران است.
ریسکپذیر بودن یعنی، پذیرش تبعات یا دستاوردهای منفی یا مثبت اقدامات ما برای رسیدن به یک هدف خاص!
ریسکپذیر بودن در مواجه با عدم قطعیتهای رفتاری افراد تیم، میتواند باعث ایجاد اعتماد میان اعضا شود.
یعنی اعضای تیم بپذیرند که به خاطر تفاوت در ادراک انسانها، امکان دارد برخی رفتارها و گفتارهای اعضای تیم آن چیزی نباشد که ما متصورش هستیم.
پس در این هنگام باید ریسکپذیر باشیم و بپذیریم که رفتار و عملکرد آنها قطعاً در راستای اهداف تیم خواهد بود.
اینگونه با ریسکپذیر بودن در روابط تیمی میتوانیم اعتماد مورد نیاز خود را ایجاد نماییم و از فواید آن بهرهمند شویم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.