پنج دیدگاه اصلی در فرآیند طراحی استراتژی کسب‌وکار
پنج دیدگاه اصلی در فرآیند طراحی استراتژی کسب‌وکار عنوان مقاله‌ای است که می‌خواهیم در آن به این بپردازیم که یک مدیر حرفه‌ای چگونه می‌تواند با مدنظر قرار دادن این پنج دیدگاه، یک استراتژی مناسب سازمان خود تدوین نماید.
در این مقاله ابتدا به معرفی هریک از این پنج دیدگاه می‌پردازیم و در مقالات دیگر که پیروی همین مقاله می‌باشد، به تشریح کامل‌تری از آن‌ها می‌پردازیم. در این مقالات به طرح سؤالاتی می‌پردازیم که می‌تواند راهنمای شما باشید تا بتوانید یک استراتژی سازمانی را مهیا نمایید.
در فرآیند تدوین استراتژی می‌بایست به طرح سؤالاتی بپردازید که شمارا بتواند به جواب‌های مناسب برساند تا بتوانید هوشمندانه به تدوین استراتژی بپردازید. شما با مشاهده پدیده‌ها و اتفاقاتی که در سازمان می‌افتد می‌توانید از دیدگاه‌های مختلف این سؤالات را مطرح نمایید و جوابی برایشان تهیه کنید.
اصولاً جواب‌ها به‌سادگی به دست نمی‌آیند و این مهارت شما به‌عنوان یک مدیر است که می‌تواند کمک کند تا بتوانید هرچه بهتر این جواب‌ها را به دست بیاورید. این را هم مدنظر قرار دهید که احتمال وجود عدم قطعیت و عدم شفافیت در هر سازمانی به دست آوردن این جواب‌ها را سخت می‌کند، پس هوشمندانه سؤال مطرح کنید و زیرکانه به آن جواب دهید.
در ادامه به معرفی و بررسی این پنج دیدگاه می‌پردازیم تا ببینیم برای تدوین یک استراتژی چه چیزهایی را باید مدنظر قرار دهیم. با من همراه باشید.
مشتریان در طراحی استراتژی کسب‌وکار
بی‌شک مهم‌ترین چیزی که یک کسب‌وکار به آن نیاز دارد مشتری است. مشتری اگر نباشد هیچ کسب‌وکاری بنیان نهاده نخواهد شد و هیچ کارآفرینی به دنبال ایجاد یک کسب‌وکار نخواهد رفت.
به قول یکی از دوستان کارآفرینم، مشتری ولی‌نعمت ماست و اگر مشتریان نباشند ما هم وجود نخواهیم داشت. این جمله چیزی است که او بارها آن را با خود تکرار می‌کند تا فراموش نکند که چرا کارآفرین است و چرا باید مشتری داشته باشد.
در فرآیند تدوین استراتژی یک کسب‌وکار می‌بایست در اولین مرحله مشتریان را مدنظر قرار دهید. شناخت نیازهای مشتری و آنچه آن‌ها می‌خواهند می‌تواند یک دیدگاه بسیار عالی به شما بدهد تا بتوانید هرچه بهتر استراتژی خود را تدوین نمایید.
شما باید به دنبال این باشید تا بدانید که مشتریان از شما چه می‌خواهند، چگونه باید مشتریان جدید جذب نمایید و چگونه مشتریان قدیم را حفظ کنید. باید به شناخت بازار بپردازید، پتانسیل‌های هر بخش از بازار را به دست بیاورید و بسیاری دیگر از موارد که باید طی سؤالاتی که از خود می‌پرسید به دست بیاورید.
رقبا در طراحی استراتژی کسب‌وکار
رقبایتان چه کسانی هستند؟ رقبا همان افراد و شرکت‌هایی هستند که پیش‌ازاین در حوزه کاری شما فعالیت می‌کردند و شما اکنون برای آن‌ها یک رقیب تازه‌نفس هستید و افراد و شرکت‌هایی که در آینده به حوزه کاری شما ورود پیدا می‌کنند و آن‌ها رقیبان تازه‌نفسی هستند در برابر شما.
شما به‌عنوان یک کارآفرین و مدیر باید برای هردوی این وضعیت یک استراتژی از پیش تعیین‌شده داشته باشید. آن‌ها را بشناسید، زیر نظر قرار دهید و ببینید که چه کارهایی می‌کنند که می‌تواند رقیب فعالیت شما شود و نسبت به آن استراتژی خود را تدوین کنید.
به غیر از رقبا شما خود را هم باید همیشه آنالیز کنید و ببینید که اکنون در چه موقعیتی نسبت به رقبا هستید. این شناخت‌ها، می‌تواند دیدگاه بسیار خوبی به شما بدهد که کسب‌وکار خود را هدایت کنید و در مسیری قرار بگیرید که بتوانید در کنار رقبا به فعالیت بپردازید و از گردونه فعالیت حذف نگردید.
کانال‌ها در طراحی استراتژی کسب‌وکار
شما برای اینکه بتوانید بهترین خدمات را به مشتریان بدهید می‌بایست کانال‌های خدماتی مناسبی را بیابید و یا ایجاد کنید. شما برای استراتژی کسب‌وکارتان حتماً باید یک استراتژی مطلوب در این زمینه داشته باشید.
کانال‌های متفاوتی وجود دارد، کانال‌های جذب مشتریان جدید، کانال‌های تأمین کالا و خدمات، کانال‌های توزیع محصولات و … که هرکدام باید استراتژی مختص را داشته باشد و شما باید برای آن‌ها طرحی داشته باشید.
برای اینکه مشتریان جدید جذب نمایید و یا کانال‌های توزیع خود را گسترش دهید، باید پیش از آغاز فعالیت کسب‌وکارتان طرحی داشته باشید و این طرح‌ها با مطالعه هرچه بیشتر و بررسی‌های ساختاریافته‌تری به دست خواهند آمد.
در یک‌کلام، شما باید دیدگاهتان نسبت به کانال‌های موجود در کسب‌وکارتان را مشخص کنید، زیرا همین دیدگاه‌ها باعث می‌گردد که استراتژی‌های بهتری را تدوین نمایید
محصول در طراحی استراتژی کسب‌وکار
محصول چیزی است که مشتری از شما می‌خواهد. حال این محصول می‌تواند یک کالا باشد یا یک خدمت. درهرصورت چیزی است که ما باید آن را داشته باشیم که مشتریان آن را از ما بخرند. پس مشخص شد صاحب آن چیزی که ما به‌عنوان محصول داریم، مشتری است.
پس باید چیزی داشته باشیم که مطابق با میل مشتری باشد. همان‌طور که در بخش مشتریان به آن اشاره کردم، اگر می‌خواهیم ولی‌نعمتان خودمان را راضی نگه‌داریم تا مجدداً به سراغ ما بیایند باید چیزی را به آن‌ها بدهیم که می‌خواهند، نه آن چیزی که خودمان می‌خواهیم و دوست داریم را به آن‌ها بدهیم.
مطالعه و تحقیق هرچه بیشتر در زمینه طراحی محصولات، قطعاً به شما کمک می‌کند که بهتر یک استراتژی عالی برای این موضوع طراحی و تدوین کنید. به مطالعه بازار بپردازید و ببینید که چه محصولاتی باید وجود داشته باشد که اکنون وجود ندارد. یا ببینید چه محصولی وجود دارد که نمی‌تواند خواسته مشتریان را تأمین کند، آن را بهبود ببخشید و به مشتریان ارائه نمایید.
این‌گونه می‌توانید همراه با شناخت مشتریان و رقبا به تدوین استراتژی مناسب برای تولید یک محصول بپردازید و حتی محصول کنونی‌تان را بهبود بخشیده و آن را توسعه دهید.
اقتصاد در طراحی استراتژی کسب‌وکار
شناخت پیچ‌وخم‌ها، راهکارها و مسائل مربوط به اقتصاد، چیزی است که شما به‌عنوان یک کارآفرین و مدیر یک کسب‌وکار باید به آن اشراف داشته باشید. زیرا تمام مسائل مربوط به مشتریان، رقبا، کانال‌ها، محصولات و هر آنچه مربوط به کسب‌وکار است درنهایت منتهی به مسائل اقتصادی می‌شود.
از محاسبه هزینه خدمات‌رسانی و تولید محصولات تا بررسی آمار و ارقام مربوط به فروش و حفظ مشتری، مواردی است که باید برایشان یک استراتژی در نظر داشته باشید. شما باید بدانید که چگونه می‌خواهید با یک استراتژی هزینه‌های تولید را پایین بیاورید و قیمت را متناسب با بازار تعیین کنید.
نیاز نیست شما مهارت یک حسابدار حرفه‌ای را داشته باشید، تنها کافیست بتوانید تا حد امکان این مهارت را در خود ایجاد کنید که بتوانید دیدگاه مناسبی نسبت به مسائل مالی داشته باشید تا در کنار آن یک استراتژی متناسب با حوزه کسب‌وکارتان تدوین نمایید.
سلام
من خیلی اتفاقی از گوگل اومدم
با اجازتون من اینجا برای دوستمم فرستادم تا بیاد ببینه
ممنون